بازار کار موضوعی است که از همان روز های ابتدایی زندگیمان با آن درگیر هستیم. خواسته یا ناخواسته پدر و مادرمان از بدو به دنیا آمدن ما در این فکر بوده اند که در نهایت ما چکاره می شویم و آیا می توانیم در بازار کار برای خودمان کسی باشیم و یا به قول قدیمی ها سری در سرا داشته باشیم؟

فکر ورود به بازار کار لحظه به لحظه ما را دنبال می کند به گونه ای که بر روی تمام تصمیم های زندگی ما تاثیر دارد و هر لحظه ما به دنبال آن هستیم که وارد مسیری شویم تا بتوانیم در آن به اهداف خودمان برسیم. بدیهی است که موفقیت در بازار کار اگر هدف اصلی ما نباشد قطعا جز 3 هدف اصلی زندگی ماست.

گاهی اوقات مسیر ورود به بازار کار کوتاه است و می توان بدون رفتن به مدرسه به آن دست پیدا کرد و گاهی نیز با گذراندن دوره هنرستان به آن دست می یابیم. اما در اکثر اوقات برای به دست اوردن جایگاهی بهتر در بازار کار دست به ادامه تحصیل می دهیم و سال ها از عمر خود را در دانشگاه می گذرانیم تا برای ورود حرفه ای به بازار کار آماده شویم. اما… وقتی زمان موعود می رسد و وارد بازار کار می شویم خیلی زود متوجه می شویم که نتوانسته ایم آن موقعیت و شوکت و مقامی که در انتظارش بودیم را به دست آوریم. اما چرا؟

مگر نه اینکه تمام عمر در فکر بازار کار بوده ایم و برای آن تلاش کرده ایم و همواره خودمان را برای آن آماده می کردیم؟ مگر نه اینکه با پشتکار درس های سخت دانشگاه پشت سر گذاشتیم تا به مقامی رفیع در بازار کار برسیم؟ پس سر انجام آن همه میل و اشتیاق چه شده است؟

با این حجم از سوال چکار کنیم؟ هم اکنون که پس از طی مسیر های سخت به بازار کار رسیده ایم چگونه جایگاه خود را ارتقاع دهیم؟ برای جواب دادن به این سوالات باید مرحله به مرحله پیش برویم… مرحله اول این است که بپذیریم گذشته ما چندان برای ما بازار کار حائز اهمیت نیست. شاید در مواردی مدرک تحصیلی یا تجربه کاری ما را جلو بیاندازد ولی چندان قابل اعتماد و استناد نیست. در مرحله دوم متوجه می شویم که در حقیقت انچه اهمیت دارد میزان توانایی و به عبارت بهتر “مهارت” ما است. مهارت ما در بازار کار جایگاه ما را تعیین می کند. هر کس که مهارت بالاتری داشته باشد می تواند به جایگاه بالاتری دست پیدا کند. دقت کنید داشتن مهارت به تنهایی کافی نیست ولی از الزامات است!

مرحله سوم رسیدن به ارزش است.هر کاری که ما انجام می دهیم در نهایت موجب ایجاد یک ارزش می شود. هر آنچه میزان ارزش کار ما بیشتر باشد جایگاه ما در بازار کار بهتر خواهد بود. برای درک این موضوع تصور کنید شما در انجام کاری مهارت بالایی داشته باشید اما نتیجه و دست آورد آن کار به گونه ای کم ارزش باشد که اگر تمام روز هم آن کار انجام دهید کسی حاضر به پرداخت هزینه ای به شما نباشد. در این شرایط اگرچه شما مهارت بالایی دارید ولی کار شما ارزشی ایجاد نمی کند. و به قول قدیمی ها ” آب در هونگ کوبیدن ” است.

مرحله چهارم و آخر آن است که بدانیم اگر کاری را با مهارت انجام دهیم و آن کار نیز ارزش بالایی ایجاد کند اما تعداد کسانی که می توانند آن را انجام دهند زیاد باشد، همچنان ما نمی توانیم انتظار جایگاه بالایی در بازار کار داشته باشیم. چرا که وارد بازار رقابتی شده ایم و برای بقا در بازار کار مجبور هستیم درآمد خود را کاهش دهیم.

اگر بخواهیم از مطالبی که بیان شده یک جمع بندی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که همیشه باید مهارت خود را در بالاترین سطح ممکن نگه داریم و از مهارتمان برای انجام کار های با ارزش استفاده کنیم و در پایان باید در کارمان نوآوری داشته باشیم تا بتوانیم در بازار کار رقابتی در جایگاه بالاتری نسبت به بقیه قرار بگیریم.

متقاضیان ثبت نام دوره های مهارت ورزی جهاد دانشگاهی می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند :

اصفهان – خیابان مسجد سید – خیابان پنج رمضان – کوچه ۲۴ – مرکز آموزش های کوتاه مدت جهاد دانشگاهی واحد صنعتی  مراجعه نمایند.

تلفن : ۰۳۱۳۳۳۷۸۵۲۵